نوازش
سلام امروز جمعه (28 مهر)بود و من هنوز نیومدم تو دنیای شما ادم بزرگا، آخه مامانم گفته چند روز دیگه باید صبر کنم، البته نگین وقتی نیومدم چطور این حرفا رو نوشتم آخه بابام بجای من داره حرف میزنه و الانم بهم گفت یه شعر میخواد برام بنویسه و منم تقدیم میکنم به تمام بچه های ابان ماه بخصوص دختر بچه ها: چشمای بسته ترا با بوسه بازش میکنم قلب شکسته ترا خودم نوازش میکنم نمی زارم تنگ غروب دلت بگیره از کسی تا وقتی من کنارتم به هر چی مخوای میرسی خودم بغل میگیرمت پر میشم از عطر تنت کاشکی تو هم بفهمی که میمیرم از نبودنت خودم بجای تو شبا بهونه هاتو میشمارم جای تو گریه میکنم جای تو غصه میخورم هر چی که دوست داری بگو حرفای قلبتو بزن ...
نویسنده :
مامانی
23:01